کوهستان ، زميني که به طرز چشمگيري از فضاي اطراف خود بالا مي رود ، عموماً داراي دامنه هاي شيب دار ، يک منطقه قله نسبتاً محدود و آرامش محلي قابل توجهي است. به طور کلي کوه ها از تپه ها بزرگتر شناخته مي شوند ، اما اين اصطلاح معناي استاندارد زمين شناسي ندارد. بسيار نادر کوهها بطور جداگانه اتفاق مي افتند. در بيشتر موارد ، آنها در دامنه ها يا زنجيرهاي کشيده يافت مي شوند. هنگامي که مجموعه اي از چنين محدوده هايي به هم وصل مي شوند ، کمربند کوهي را تشکيل مي دهند . براي ليستي از کوههاي منتخب جهان ، در زير مشاهده کنيد .



 


 


 


 


 


کمربند کوهي دهها تا صدها کيلومتر عرض و صدها تا هزاران کيلومتر طول دارد. آن را در بالاي سطح اطراف ، که ممکن است يک دشت ساحلي باشد ، مانند در امتداد آند غربي در شمال شيلي ، يا يک فلات مرتفع ، مانند در داخل و در امتداد فلات تبت در جنوب غربي چين است. دامنه کوهها يا زنجيرها به طول دهها تا صدها کيلومتر امتداد دارند. کوههاي انفرادي توسط پشته ها به هم متصل شده و دره ها از هم جدا مي شوند. در بسياري از کمربندهاي کوه سون اسکول ارتفاعات وجود دارد که بسيار بلند است اما داراي امداد کمي است. بنابراين ، به عنوان مثال ،آند کمربند کوهي را تشکيل مي دهند که با تمام ساحل غربي آمريکاي جنوبي هم مرز است . در داخل هر دو محدوده فردي وجود دارد ، مانند Cordillera Blanca که بالاترين قله پرو ، Huascarán ، و فلات مرتفع ، Altiplano ، در جنوب پرو و ??بوليوي غربي قرار دارد.


 


 


 


 


 


 


زمين هاي کوهستاني داراي خصوصيات وحدت خاصي است. چنين زمين هايي نسبت به مناطق اطراف ارتفاعات بالاتري دارند. علاوه بر اين ، امداد زياد در کمربندهاي کوهستاني و دامنهها وجود دارد. کوهها ، کوهها و کمربندهاي فردي که توسط فرآيندهاي مختلف تکتونيکي ايجاد شده اند ، با اين حال ، اغلب با ويژگي هاي مختلف مشخص مي شوند.


 


 


 


زنجيره اي از آتشفشان هاي فعال ، مانند آنهايي که در قوس هاي جزيره رخ مي دهند ، معمولاً توسط کوه هاي مرتفع و جداگانه اي وجود دارند که توسط قسمتهاي وسيعي از توپوگرافي کم و ملايم از هم جدا شده اند . در بعضي از زنجيره ها ، يعني آنهايي که مربوط به "نقاط داغ" هستند (در زير مراجعه کنيد ) ، فقط آتشفشان هاي يک انتهاي زنجيره فعال هستند. بنابراين ، آن آتشفشان ها در حالت ايستاده ايستاده اند ، اما با افزايش فاصله بيشتر از آنها فرسايش اندازه سازه هاي آتشفشاني را به ميزان فزاينده اي کاهش داده است.


 


تاشو لايه هاي سنگهاي رسوبي با ضخامت صدها متر تا چند کيلومتر ، غالباً از پشته ها و دره هاي موازي طولاني مي گذرد. تسمه هاي تاشو ، به عنوان مثال ، در استان ولي و ريج پنسيلوانيا در شرق ايالات متحده . صخره هاي مقاوم تر پشته ها را تشکيل مي دهند و دره ها تحت ضعف هاي زيرين قرار دارند. اين کمربندهاي تاشو معمولاً شامل بخشهايي هستند که در آن لايه هايي از سنگهاي قديمي تر ريخته شده يا به طرف آن بالا رفته و بر روي سنگهاي جوانتر قرار گرفته است. چنين بخشهايي به عنوان کمربندهاي تاشو و فشار شناخته مي شوند. به طور معمول ، توپوگرافي آنها به اندازه معمولي مهم نيست ، زيرا مهمترين فرآيند تاشو است ، اما معمولاً تحت سلطه پشته هاي موازي از سنگ هاي مقاوم تقسيم شده توسط دره هاي سنگ ضعيف تر ، همانطور که در سمت شرقي کوه هاي راکي کانادايي يا کوه هاي ژورا وجود دارد . فرانسه و سوئيس.


 


بيشتر تسمه هاي تاشو و برقي از يک طرف محدود شده اند ، يا به موازات آن ، کمربند يا زمين قرار دارند سنگ کريستالي . اين سنگهاي دگرگوني و آذرين هستند که در بيشتر موارد در عمق چند کيلومتري يا بيشتر جامد شده و در برابر فرسايش از سنگهاي رسوبي رسوبي که در بالاي آنها قرار دارد ، مقاوم تر هستند. اين زمين هاي کريستالي به طور معمول داراي بالاترين قله در هر کمربند کوهي است و بالاترين کمربند جهان ، هيماليا را شامل مي شود که با ريختن صخره هاي بلوري روي سطح زمين شکل گرفته است . ارتفاعات عالي به دليل مقاومت سنگها در برابر فرسايش وجود دارد و به اين دليل که سرعت ادامه صعود در اين مناطق بالاترين است. توپوگرافي به ندرت به طور منظم به عنوان کمربندهاي تاشو و رانش گرايش يافته است.


 


در مناطق خاص ، بلوک ها يا توده هاي جدا شده سنگي نسبت به مناطق مجاور بالا رفته اند تا شکل بگيرندکوه يا دامنه بلوک گسل . در بعضي از مناطق ، گسل بلوک با يک همبستگي جهت گيري مشترک براي تعريف يک کمربند کوه يا زنجيره اي محدود مي شود ، اما در برخي ديگر دامنه ها ممکن است جدا شوند.


 


 


گسلش بلوک مي تواند هنگامي اتفاق بيفتد که بلوک ها روي دره هاي همسايه رانده شوند يا تحت فشار قرار گيرند ، همانطور که در کوه هاي راکي ??کلرادو ، وايومينگ و يوتا در غرب ايالات متحده رخ داده است يا همانطور که اکنون در تين شان ، يک محدوده شرقي - غربي رخ داده است. در غرب چين و آسياي ميانه . در محدوده هاي فردي که معمولاً چند صد کيلومتر طول و چند ده کيلومتر عرض دارند ، سنگهاي کريستالي معمولاً از بين مي روند. در مقياس بزرگ ، جهت گيري واضحي از چنين دامنه هايي وجود دارد ، اما در درون آنها شکل هاي زميني بيشتر توسط تغييرات فرسايش از طريق فرآيندهاي تکتونيکي کنترل مي شوند.


 


گسلش بلوک همچنين در مواردي رخ مي دهد که بلوک ها از هم جدا شده و باعث فروپاشي دره مداخله بين بلوک هاي واگرا مي شوند. در اين حالت حوضه ها و دامنه هاي متناوب شکل مي گيرد. حوضه ها سرانجام با رسوب پر مي شوند ، و دامنه ها - به طور معمول ده ها کيلومتر طول و از عرض چند تا 30 تا 30 کيلومتر - غالباً با شيب ملايمي از يک طرف و شيب ملايمي از طرف ديگر شيب مي گيرند. يکنواختي شيب به آرامي کج شده وجود خود را مديون دوره هاي طولاني فرسايش و رسوب قبل از کج شدن است ، گاهي اوقات با پوشاندن گدازه هاي مقاوم در برابر اين سطح قبل از کج شدن و گسلش. هر دو تتونس وايومينگ و سيرا نوادااز کاليفرنيا توسط بلوک هايي که به سمت شرق کج شده اند تشکيل شد. گسل هاي بزرگ به بلوک هاي طرف شرقي آنها اجازه داده است تا به شدت از چند هزار متر پايين بيايند و از اين طريق دامنه هاي شيب دار شرقي ايجاد شود.


 


در بعضي از مناطق ، يک بلوک واحد يا يک منطقه باريک از بلوک هاي بين همسايه يا فلات هايي که از هم جدا شده اند فرو مي رود تا يک دره شکاف بين آنها شکل بگيرد. کوه هايي با دامنه هاي شيب دار به سمت داخل و دامنه هاي بيروني ملايم اغلب در حاشيه دره هاي شکاف شکل مي گيرند. به طور معمول ، نواحي بزرگي که از هم جدا شده و در زير آن قرار دارند ، بلوک مرتفع و داراي دامنه هاي شيب دار در دو طرف دارند. نمونه اي از اين نوع ساختار ، به نام aاسب ، روونزوري در شرق آفريقا است .


 


سرانجام ، در مناطقي خاص ، از جمله مناطقي که زماني فلات يا مناطق با فراز وسيع بودند ، فرسايش چيزي را که به عنوان شناخته شده باقي مانده است کوههاي باقيمانده بسياري از اين کوهها منزوي هستند و جزء هر زنجيره قابل تشخيص نيستند ، به عنوان مثال کوه کاتاهدين در ماين در شمال شرقي ايالات متحده. برخي از زنجيره هاي کل (به عنوان مثال ، Appalachians انشا در مورد کوه به کوه نميرسد اما آدم به آدم ميرسد در آمريکاي شمالي يا Urals در روسيه) ، که صدها ميليون سال پيش تشکيل شده اند ، عليرغم يک تاريخ طولاني فرسايش. بسياري از زنجيرهاي باقيمانده و کوههاي انفرادي با ارتفاعات کم مشخص مي شوند. با اين حال ، بسته به ميزان فرسايش اخير ، امداد ملايم و رسوبي هم مي تواند وجود داشته باشد.


 


 


 


 


فرآيندهاي تکتونيکي که کمربندهاي کوهستاني و اجزاي آنها را ايجاد و از بين مي برند


 


 


 


 


 


کوهها و کمربندهاي کوهي وجود دارند زيرا فرآيندهاي تکتونيکي ارتفاعات بالايي را در برابر فرسايش ايجاد کرده و حفظ کرده اند که براي از بين بردن آنها کار مي کند. توپوگرافي از يک کمربند کوه بستگي دارد نه تنها فرآيندهاي است که ايجاد زمين بالا بلکه در نيروهايي که اين زمين را پشتيباني و در نوع از فرايندهاي (فرسايش قرار تکتونيکي) است که آن را از بين ببرد. در واقع ، لازم است قبل از در نظر گرفتن ساير عوامل درگير ، نيروهايي که از مناطqaرتفع پشتيباني مي کنند را درک کنيد.


 


 


 


 

انشا در مورد کوه به کوه نميرسد اما آدم به آدم ميرسد

، ,مي ,ها ,يا ,کوه ,يک ,مي شوند ,به عنوان ,به طور ,شده اند ,که در

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عکس کده - سایت تفریحی سرگرمی زندگي عاقلانه آژانس تبليغاتي هورتاش دانلود کده lrezaei namayandegiyakhchallg تنها دویدن velay-e-ali Ramin1374mohammadi مبین دلربایی